یک کارشناس آموزشی در گفت و گو با قدس آنلاین می گوید: کودکان به دلیل نداشتن توانایی پاسخگویی به یکسری رفتارها، بیشتر در معرض آسیب ناشی از تنبیهات قرار می گیرند.
محمدرضا نیک نژاد می افزاید: دانش آموزان در خانواده و مدرسه حضور نهادینه شده ای دارند که باید قوانینی برای این نوع رفتارها از سوی برخی معلمان وجود داشته باشد تا با معلم خاطی برخورد شود.
شاید برای پیشگیری از این گونه رفتارهای آسیب زا در مدارس قبل از هر چیز به آموزش های صحیح برای معلمان نیاز داشته باشیم. چراکه برخی تنبیهات آثار آسیب زای بیشتر و پیامدهای ماندگارتری دارد و ممکن است در تمام عمر آثار جسمی یا روانی آن، دانش آموز را همراهی کند.
پیشگیری از رفتارهای تنبیهی
نیک نژاد می گوید: خشونت علیه کودکان و افراد زیر سن قانونی را باید به عنوان یک بسته کلی در نظر گرفت و از خشونت نسبت به بچه ها از خانواده، جامعه و نهادهای حاکمیتی مانند پلیس و غیره تا معلمان که ارتباط سازمانی با بچه ها دارند جلوگیری شود.
این کارشناس آموزشی به عنوان معلمی که بیش از ۳۱ سال سابقه آموزشی دارد خاطرنشان می کند: یکی از نکات مهم در این زمینه آموزش ندیدن معلمان است. حتی در دوره دانشگاه خود ندیدم به ما آموزش دهند که چگونه با دانش آموزان برخورد کنیم.
برخورد سلیقه ای با دانش آموزان
متأسفانه قانون های پیشگیرانه ای در ساختار آموزشی وجود ندارد و معمولا برخورد با دانش آموزان، سلیقه ای است. یعنی یک معلم با توجه به شرایط و روحیات خود تصمیم می گیرد که این تصمیم ممکن است خشونت زا یا بسیار مهربانانه و در چارچوب مشخص انسانی باشد.
او تصریح می کند: در آموزش و پرورش بخشنامه ای داریم که تنبیه بدنی یا روحی را منع کرده است اما این موارد یا نادیده گرفته شده یا در موضوع تنبیه روحی خیلی کلی است.
تنبیه جسمی آثار و نشانه هایی روی بدن دانش آموز می گذارد اما تنبیه روحی روانی بدتر است چراکه نشانه ای روی بدن ندارد.
برای مثال ممکن است معلم با گفتن حرفی دانش آموز را تحقیر و تخریب کند و او را آزار دهد یا گوشه کلاس جلوی بچه ها او را سرپا نگه داشته و اذیتش کند، همه این رفتارها آثار روحی دارد که نشانه های ظاهری ندارد.
پیشگیری از رفتارهای آسیب زا
نیک نژاد درباره پیشگیری از رفتارهای این چنینی می گوید: آموزش های لازم به معلمان، قانون های محکم، تعریف شده و روشن و نظارت دایمی بر آموزش از طرف معلم و کلاس و مدرسه در پیشگیری از بروز این رفتارها بسیار مهم است.
از همه مهم تر نیاز جامعه به «آگاهی های فرهنگی اجتماعی» است تا خانواده ها با حقوق خود و فرزندان شان آشنا شوند.
این کارشناس آموزشی ادامه می دهد: هرچند در حال حاضر با گسترش ارتباطات و آموزش های فضای مجازی بسیاری از خانواده ها مدافع حقوق فرزندان خود هستند اما همچنان یکسری خانواده ها وجود دارند که آگاهی ندارند و برای آزار دادن کودک خود با مدرسه همدست می شوند.
آیا جریمه نوعی تنبیه است؟
نیک نژاد می گوید: جریمه نیز چنانچه از حد مجاز خود خارج باشد یک نوع آزار روحی محسوب می شود. روانشناسی تربیتی کلاسیک تنبیه آموزشی را مجاز دانسته و تنبیه را بخشی از رشد و پرورش کودک می داند بنابراین نمی توان تنبیه آموزشی را کامل کنار گذاشت، اما این که تنبیه آموزشی در چارچوب درس و مدرسه و گستره آن چه اندازه باشد مهم است.
فرض کنید دانش آموز پس از تعطیلی مدرسه به خانه می رسد و اضافه بر مشق شب، یکسری تنبیهات به عنوان جریمه با حجم خیلی زیاد داشته باشد. آسیب این تنبیه کمتر از شکنجه روانی نیست چراکه کودک با توجه به سن و سالش می خواهد به کارهای دیگر از جمله تفریح و بازی برسد.
تنبیه رفتار ساز نیست
این کارشناس آموزشی می افزاید: در کتاب های تربیتی دانشگاه آمده است که تنبیه رفتارساز نیست؛ بلکه تشویق، رفتارساز است.
یعنی نهادینه کردن هر رفتاری در کودکان از مسیر تنبیه اتفاق نمی افتد حال این تنبیه چه بدنی باشد چه روحی روانی یا تنبیه آموزشی.
تنبیه آموزشی به عنوان یک کلیت در همه نظام های آموزشی پذیرفته شده است. اما این تنبیه باید به گونه ای باشد که هم اثر مثبت بگذارد و هم کودک را از یکسری رفتارها منع کند نه اینکه زدگی ایجاد کرده و به او آسیب بزند.
معلمی که برای آموزش تمیزی و بهداشت، دانش آموز را مجبور به جمع آوری زباله های روی زمین می کند قطعا به او آسیب زده و او را وادار به لجبازی می کند چراکه لا به لای این رفتار، تحقیر و کوچک شماری است و این دانش آموز قطعا در آینده فردی نمی شود که اطراف خود را تمیز نگه دارد. بلکه باید مدیر، معاون و معلم پرچمدار این رفتارها باشند تا نتیجه تربیتی اتفاق بیفتد.
نظر شما